
مدیریت محصول در اکثر شرکت ها خراب است.
چارچوب ها به جای اینکه یکدیگر را تکمیل کنند با هم برخورد می کنند.
ITIL با DevOps مبارزه می کند.
گردش کار تایید حرکت را از بین می برد. تیم های توسعه و ذینفعان به زبان های مختلفی صحبت می کنند.
علائم واضح است.
پروژه هایی که باید هفته ها طول بکشد ماه ها طول می کشد.
کشتی ویژگی هایی که هیچ کس درخواستش نکرد.
بینش مشتری گرد و غبار جمع می کند در حالی که سیاست داخلی تصمیمات را هدایت می کند.
این هم خسته کننده و هم گران است.
بیشتر توصیه ها در مورد اصلاح مدیریت محصول بر استخدام افراد بهتر متمرکز است. اما مشکل واقعی این نیست. تیم های هوشمند شکست می خورند زیرا ابزارها و روش های آن ها نمی توانند پیچیدگی را مدیریت کنند.
من این راهنما را پس از تماشای تعداد بیشماری تیمهای محصول با مشکلات مشابه نوشتم. ابزارهای مناسب وضوح ایجاد می کنند. روش های صحیح اصطکاک را کاهش می دهد.
این یک ابزار کاربردی برای افرادی است که سعی میکنند محصولات بهتری را در سازمانهای کثیف و واقعی ارسال کنند.
5 روش اساسی مدیریت محصول
1. چابک/اسکرام
Agile/Scrum یک رویکرد تکراری برای توسعه محصول است که کار را به تکه های کوچک و قابل مدیریتی به نام اسپرینت تقسیم می کند.
Agile حلقه های بازخورد محکمی ایجاد می کند. شما چیزی کوچک می سازید، آن را به ذینفعان نشان می دهید، یاد می گیرید و تنظیم می کنید.
سپس تکرار کنید.
نکته جالب در مورد Agile این است که بیشتر فلسفه است تا نسخه. این نرم افزار کار را بیش از مستندات، همکاری مشتری بر سر قراردادها و پاسخ به تغییرات در برنامه های بعدی را ارج می نهد.
اسکرام ساختاری را به این اصول اضافه می کند.
این به شما نقشهای خاصی (مالک محصول، اسکرام مستر)، مراسم (برنامهریزی اسپرینت، استندآپهای روزانه) و مصنوعات (پشتلوگ محصول، بک لاگ اسپرینت) را به شما میدهد.
یک تمرین کننده، شوتا بی، باید Srcum زیر را بگوید:
دیدگاههای عملی [از آموزش اسکرام] قبلاً نحوه برخورد ما با داستانهای کاربران را به عنوان یک تیم بهبود داده است.»
با این حال، مشکل Agile این است که شرکتی شده است. شرکت ها مراسم را بدون ذهنیت اتخاذ می کنند.
آنها استندآپ دارند اما هنوز شش ماه آینده برنامه ریزی می کنند. آنها از نقاط داستانی استفاده می کنند اما همچنان مهلت های مشخصی را می طلبند.
به همین دلیل است که ابزارهایی مانند Jira (که در اینجا به آنها پرداخته ام) هم محبوب و هم منفور هستند. آنها می توانند Agile را فعال کنند، اما در صورت استفاده نادرست می توانند به زندان های پردازش تبدیل شوند.
2. توسعه محصول ناب
توسعه محصول ناب با اعتبارسنجی زودهنگام و اغلب نیازهای مشتری، ضایعات را در فرآیند ایجاد محصول حذف می کند.
بینش اصلی Lean عمیق اما ساده است: بیشتر کار محصول ضایعات است.
ممکن است ماه ها را صرف ساختن ویژگی هایی کنید که هیچ کس نمی خواهد. ممکن است زمانی که راه حل ساده تری کافی باشد، بیش از حد مهندسی کنید.
ممکن است زمانی به دنبال کمال گرایی باشید که «به اندازه کافی خوب» مشتریان را راضی کند.
ناب شما را مجبور می کند با آزمایش زودهنگام فرضیات با این واقعیت روبرو شوید. مفهوم حداقل محصول قابل دوام (MVP) از تفکر ناب ناشی می شود.
تویوتا یک نمونه کلاسیک است. راه اندازی کردند 14 محصول با 70,000 کارمند، بهتر از رقبایانی که منابع بیشتری داشتند اما فاقد نظم ناب بودند.
آنچه Lean را قدرتمند می کند تمرکز آن بر یادگیری معتبر است. شما با هر ایده ویژگی به عنوان یک فرضیه برای آزمایش برخورد می کنید، نه یک الزام برای اجرا.
این به طور مستقیم به ابزارهایی که در اینجا بحث کردیم متصل می شود. UserTesting و Dovetail فقط در یک محیط ناب خوب نیستند.
آنها ضروری هستند زیرا به شما کمک می کنند تا مفروضات را به سرعت اعتبار یا باطل کنید.
3. کارهایی که باید انجام شوند (JTBD)
Jobs to be Done چارچوبی است که بر این تمرکز دارد که چرا مشتریان محصول شما را برای تکمیل وظایف خاص در زندگی خود «استخدام» می کنند.
جمعیت شناسی دروغ می گوید رفتار اینطور نیست.
این بینش مرکزی پشت JTBD است. مردم مته های یک چهارم اینچی را نمی خرند. سوراخ های یک چهارم اینچی می خرند. مردم نتفلیکس را نمی خواهند. آنها سرگرمی در زمان استراحت می خواهند.
روش شناسی شما را مجبور می کند که کار اساسی که مشتریان باید انجام دهند را درک کنید.
به جای پرسیدن "کاربران چه ویژگی هایی می خواهند؟"تو بپرس"کاربران محصول ما را برای چه کاری استخدام می کنند؟"
سونیتا موهانتی، یکی از پزشکان JTBD، توضیح می دهد:یک بیانیه خوب JTBD تعصب را حذف می کند، همدلی ایجاد می کند و تیم های محصول، بازاریابی و مهندسی را همسو می کند."
نکته قدرتمند در مورد JTBD این است که بازخورد مبتنی بر اولویت را کاهش می دهد. مردم در دانستن آنچه می خواهند بسیار بد هستند. اما آنها در توصیف مشکلاتی که با آن روبرو هستند عالی هستند.
سخت ترین بخش اجرای JTBD این است که به تحقیقات کیفی دقیق نیاز دارد. شما باید زمینه، انگیزه ها و گزینه های جایگزین را از طریق مصاحبه با مشتری درک کنید.
اما سود آن بسیار زیاد است.
به جای تعقیب برابری ویژگی ها با رقبا، بهتر از هر کس دیگری مشکلات واقعی را حل می کنید.
4. OKR (اهداف و نتایج کلیدی)
OKR ها یک چارچوب هدف گذاری هستند که اهداف بلندپروازانه شرکت را با نتایج کلیدی قابل اندازه گیری و مشخص همسو می کند.
اکثر شرکت ها از دو وضعیت کشنده رنج می برند:
- اهداف مبهم
- و تیم های نامناسب
OKR ها هر دو را درست می کنند.
یک هدف کیفی و الهام بخش است. "بهترین تجربه ورود کاربر را در صنعت ما ایجاد کنید."
نتایج کلیدی کمی و قابل اندازه گیری هستند. نرخ فعال سازی را از 23% به 40% افزایش دهید. "زمان به ارزش را از 3 روز به 30 دقیقه کاهش دهید."
این خودمختاری قدرتمند است.
تحقیقات نشان میدهد که OKR ها مدیریت استراتژیک را با ایجاد تمرکز و در عین حال اجازه دادن به تیم ها برای تعیین مسیر خود را تقویت می کنند.
این چارچوب در اینتل ایجاد شد، توسط گوگل محبوب شد و از آن زمان توسط هزاران شرکت پذیرفته شده است.
ابزارهایی که در این مقاله پوشش داده ایم، به ویژه Monday.com و Notion، در ردیابی OKR ها عالی هستند.
شفافیت مستلزم دیده شدن است و این پلتفرم ها این دید را ایجاد می کنند.
سخت ترین بخش اجرای OKR ها خود ساختار نیست. این صادق بودن در مورد پیشرفت است. تیم ها باید به طور منظم (معمولاً هر سه ماه یکبار) بپذیرند که آیا به اهداف خود ضربه زده اند یا خیر.
این صداقت باعث ایجاد مسئولیت پذیری بدون سرزنش می شود. این یک ترکیب نادر است.
5. Dual-Track Agile
Dual-Track Agile اکتشاف (چه چیزی را باید بسازید) از تحویل (نحوه ساخت آن) به جریان های کاری موازی که یکدیگر را مطلع می کنند جدا می کند.
Traditional Agile برای تحویل خوب عمل می کند اما می تواند از کشف غافل شود. در نهایت به ساختن کارآمد چیزهای اشتباه ختم میشوید.
Dual-Track با ایجاد دو مسیر موازی فضا را برای هر دو فعالیت ایجاد می کند:
مسیر Discovery پاسخ می دهد "چه چیزی باید بسازیم؟" تیمها تحقیقات انجام میدهند، مشکلات را تأیید میکنند و راهحلها را قبل از تخصیص منابع آزمایش میکنند.
مسیر تحویل پاسخ می دهد "چگونه باید آن را بسازیم؟" تیم ها راه حل های معتبر را از طریق شیوه های معمولی چابک پیاده سازی می کنند.
Miro در فعالیتهای اکتشافی مانند نقشهبرداری سفر و طراحی مشارکتی برتر است. Jira یا Monday.com فرآیند تحویل را ساختار می دهند.
قدرت Dual-Track در این است که هم تداوم را تأیید می کند - شما باید به طور مداوم ارزش ارسال کنید - و هم ناپیوستگی ها - شما باید مسیرهای کاملاً جدیدی را کشف کنید.
یکی از چالش های Dual-Track تخصیص منابع است.
آیا بهترین مهندسان شما باید روی کشف یا تحویل کار کنند؟
پاسخ به زمینه شما بستگی دارد.
زمانی که Dual-Track به خوبی اجرا شود، جریانی پیوسته از بینش مشتری تا ویژگی ارسال ایجاد می کند.
این جام مقدس مدیریت محصول است.
با وجود این موضوع، بیایید مستقیماً به سراغ بهترین ابزارها و نرم افزارهای مدیریت محصول برویم که نباید آنها را از دست بدهید.
نقشه راه و استراتژی
1. تخته محصول
Productboard یک پلتفرم مدیریت محصول است که بازخورد مشتری را متمرکز می کند و به تیم ها کمک می کند تا آنچه را که در آینده بسازند اولویت بندی کنند.
بازخورد مشتری در دهها مکان زندگی میکند - بلیطهای پشتیبانی، تماسهای فروش، پیامهای Slack، مصاحبههای کاربر.
هیچ کس نمی تواند کل تصویر را ببیند.
تخته محصول با ایجاد یک منبع واحد از حقیقت برای نیازهای مشتری با این موضوع مقابله می کند.
عملکرد اصلی دارای سه بخش است:
- اول، بازخوردها را از همه جا، CRM، سیستم پشتیبانی و حتی ایمیلها، ادغام میکند. هوش مصنوعی به طور خودکار روندها را شناسایی می کند تا سیگنال های مهم را از دست ندهید.
- دوم، به شما کمک می کند بی رحمانه اولویت بندی کنید. میتوانید ویژگیها را بر اساس ارزش استراتژیک، تلاش، تأثیر درآمد یا هر چیز دیگری که در زمینه شما مهم است امتیاز دهید.
- سوم، نقشه های راه پویا ایجاد می کند که در زمان واقعی به روز می شوند. این مشکل کلاسیک را حل می کند که در آن نقشه های راه فوراً به داستان های منسوخ شده تبدیل می شوند که هیچ کس به آن اعتماد نمی کند.
کامل نیست. برخی از اعضا در ابتدا رابط کاربری را بسیار زیاد می دانند. "گاهی اوقات به نظر می رسد که گزینه های زیادی وجود دارد." شکایت رایج.
اما این اشکالات در مقایسه با جایگزین کمرنگ است: ساخت محصولات در تاریکی.
تخته محصول با ابزارهای تحویل شما مانند Jira ادغام میشود، به این معنی که میتوانید یک جریان مداوم از بینش مشتری تا ویژگی ارسالی ایجاد کنید بدون اینکه اطلاعات در ترجمه گم شود.
ویژگی های تخته محصول
- بازخورد مشتری از همه منابع را در یک پلتفرم متمرکز می کند
- هوش مصنوعی به طور خودکار روندها را شناسایی می کند و بینش های بازخورد را خلاصه می کند
- چارچوب های امتیازدهی را برای اولویت بندی ویژگی ها بر اساس ارزش و تلاش استراتژیک ارائه می دهد
- نقشههای راه بیدرنگ ایجاد میکند که در صورت تغییر بهطور خودکار بهروزرسانی میشوند
- نماهای قابل تنظیم را ارائه می دهد، بنابراین ذینفعان مختلف متوجه می شوند که چه چیزی برای آنها مهم است
- با ابزارهای تحویل مانند Jira یکپارچه می شود تا یک گردش کار مداوم ایجاد کند
- حلقه های بازخورد را برای تأیید تصمیمات محصول با مشتریان فعال می کند
قیمت تخته محصول
2. آها!
آها! یک پلت فرم کامل مدیریت محصول است که استراتژی را از طریق نقشه راه بصری و ابزارهای برنامه ریزی مشارکتی به اجرا پیوند می دهد.
آها! فراتر از نقشهبرداری ساده راه، به چیزی که آنها مجموعهای از ابزارهای به هم پیوسته میگویند، تبدیل شده است.
من این رویکرد را جالب می دانم زیرا نشان می دهد که چگونه مدیریت محصول خود فراتر از ویژگی های برنامه ریزی گسترش یافته است.
هسته ارزش Aha! از پنج قابلیت به هم پیوسته ناشی می شود:
اول، ابزار نقشه راه آن به شما امکان می دهد استراتژی محصول خود را به روشی که ذینفعان می توانند درک کنند، تجسم کنید. طرحهای پروژه بیفایده «همه چیز سبز است» که اکثر مدیران آن را میبینند، نیست.
دوم، بازخورد مشتری را از چندین کانال دریافت می کند و به شما کمک می کند الگوها را شناسایی کنید. مؤلفه هوش مصنوعی به طور خودکار مضامین را شناسایی می کند، بنابراین زمان را برای برچسب گذاری دستی همه چیز تلف نمی کنید.
سوم، شامل ابزارهای تخته سفید برای توسعه مفهوم در مراحل اولیه است. این مهم است زیرا اکثر شکست های محصول در مرحله ایده پردازی اتفاق می افتد، نه در مرحله اجرا.
چهارم، مستندات و دانش محصول را متمرکز میکند، که «مشخصات دوباره کجاست؟» را کاهش میدهد. مشکلی که گریبان اکثر تیم ها را گرفته است.
پنجم، مستقیماً به ابزارهای توسعه مانند Jira متصل می شود و یک رشته پیوسته از استراتژی تا کد حمل و نقل ایجاد می کند.
چه جالب آها! در مقایسه با Productboard دامنه وسیع تری آن است.
تابلوی محصول به شدت بر روی حلقه بازخورد مشتری متمرکز است، در حالی که آها! هدف این است که سیستم مدیریت محصول نهایی شما باشد.
آها! ویژگی ها
- نقشههای راه بصری که استراتژی را به اجرا در قالبهایی که ذینفعان میتوانند درک کنند، مرتبط میکند
- بازخورد مشتری از چندین کانال به یک مخزن مرکزی جذب می شود
- تجزیه و تحلیل مبتنی بر هوش مصنوعی که به طور خودکار مضامین را شناسایی می کند بازخورد کاربر
- ابزارهای تخته سفید برای توسعه مفاهیم اولیه و تجسم
- مرکز دانش که تمام اسناد محصول را متمرکز می کند و پراکندگی اطلاعات را کاهش می دهد
- ادغام مستقیم با ابزارهای توسعه مانند Jira، Azure DevOps و بیش از 30 ابزار دیگر
- چارچوب اولویتبندی مبتنی بر ارزش که ویژگیها را بر روی مشتری و تأثیر تجاری امتیاز میدهد
آها! قیمت گذاری
تحقیق و بازخورد کاربر
3. UserTesting
UserTesting یک پلتفرم بینش انسانی است که به شما امکان میدهد افراد واقعی با محصول شما تعامل داشته باشند.
به عبارت دیگر، شما را با افراد واقعی مرتبط می کند که با جمعیت هدف شما مطابقت دارند، آنها را با استفاده از محصول شما ضبط می کند و واکنش های صادقانه آنها را به تصویر می کشد.
در اینجا چگونه کار می کند:
ابتدا مخاطب خود را مشخص می کنید. UserTesting استخدام را انجام می دهد، چه از شبکه آنها و چه از شبکه شما.
سپس از طریق روش های مختلف بازخورد دریافت می کنید. اینها از نظرسنجی های ساده گرفته تا جلسات تعاملی که در آن کاربران تجربه خود را روایت می کنند، متغیر است.
ابزار تجزیه و تحلیل چیزی است که من را شگفت زده کرد.
هوش مصنوعی آنها میتواند الگوهایی را در رفتار کاربر شناسایی کند که شناسایی آنها به صورت دستی روزها طول میکشد. لحظات ناامیدی را تشخیص میدهد، واکنشهای مثبت را برجسته میکند، و خلاصهای از بینشهای کلیدی را ایجاد میکند.
UserTesting با بسیاری از ابزارهایی که احتمالاً از قبل استفاده می کنید ادغام می شود:
- Jira (برای افزودن اطلاعات کاربر به طور مستقیم به بلیط های توسعه)
- فیگما و FigJam (برای تعبیه بازخورد در گردش کار طراحی)
- Confluence و Miro (برای به اشتراک گذاشتن بینش در فضاهای کاری مشترک)
ویژگی های هوش مصنوعی UserTesting شایسته ذکر ویژه است.
آنها از سال 2019 روی یادگیری ماشینی کار کرده اند، که به آنها برتری نسبت به ورودی های جدیدتر می دهد.
سیستم آنها فقط جلسات را رونویسی نمیکند، بلکه میفهمد چه اتفاقی روی صفحه میافتد و آن را با آنچه کاربران میگویند مرتبط میکند.
این بدان معناست که میتوانید سؤالاتی مانند «به من نشان دهید همه کسانی که در فرآیند پرداخت مشکل داشتند» بپرسید و در واقع پاسخهای مفیدی دریافت کنید.
ویژگی های تست کاربر
- پلت فرم بینش انسانی که به افراد واقعی نشان می دهد از محصول شما در عمل استفاده می کنند
- روشهای بازخورد چندگانه از نظرسنجیها تا جلسات روایتشده کاربر
- تجزیه و تحلیل مبتنی بر هوش مصنوعی که به طور خودکار الگوهای رفتار کاربر را شناسایی می کند
- تجزیه و تحلیل احساسات که لحظات ناامیدی یا لذت را تشخیص می دهد
- تشخیص اصطکاک برای یافتن جایی که کاربران بیشترین مشکل را دارند
- ادغام با ابزارهایی مانند Jira، Figma، Confluence و Miro
- گالری قالب با چارچوب های تحقیقاتی از پیش طراحی شده
قیمت گذاری تست کاربر
4. پیادهروی
Dovetail یک پلت فرم بینش مشتری است که بازخورد خام را با استفاده از هوش مصنوعی به بینش های عملی تبدیل می کند.
Dovetail تمام داده های مشتری شما را در یک مخزن قابل جستجو متمرکز می کند. این شامل مصاحبه ها، نظرسنجی ها، بلیط های پشتیبانی و بررسی می شود.
هوش مصنوعی به طور خودکار این داده ها را تجزیه و تحلیل می کند. یادگیری ماشینی مضامین را شناسایی میکند، محتوا را خلاصه میکند، و لحظات مهم را بدون اینکه انگشتتان را بردارید برچسبگذاری میکند.
از طریق ادغام با ابزارهایی مانند Slack، Microsoft Teams و Jira، اطلاعات بینش را در سراسر سازمان شما قابل کشف و عملی می کند.
یکی از ویژگیهای هوشمندانه «Ask Dovetail» است.
صدای مشتری شما را مستقیماً به تیم های Slack یا Microsoft می رساند. هر کسی در سازمان شما میتواند سؤالاتی مانند «آیا کاربران در مورد فرآیند پرداخت ما فکر میکنند» بپرسد و فوراً پاسخهای مبتنی بر شواهد دریافت کند.
Dovetail همچنین از طریق ویژگی "Recruit" خود، استخدام شرکت کنندگان را انجام می دهد.
شما می توانید پایگاه داده بیش از 3 میلیون مصرف کننده و متخصص تایید شده را جستجو کنید، مخاطبین را در پروژه های تحقیقاتی مدیریت کنید و همه چیز را در یک سیستم ردیابی کنید.
Dovetail تقریباً با همه چیز ادغام می شود: Zoom، Google Drive، Slack، Microsoft Teams، Notion، Jira، Confluence، Intercom، Zendesk و بسیاری دیگر.
ویژگی های Dovetail
- تجزیه و تحلیل مبتنی بر هوش مصنوعی که به طور خودکار مضامین و الگوها را شناسایی می کند
- مخزن متمرکز برای تمام بینش های مشتری
- ادغام "Ask Dovetail" برای تیم های Slack و Microsoft
- جستجوی جادویی که بینش های مبتنی بر شواهد را در چند ثانیه ارائه می دهد
- همگام سازی تقویم که به طور خودکار ضبط تماس ها را وارد و تجزیه و تحلیل می کند
- جذب و مدیریت مشارکت کنندگان
- ادغام با بیش از 30 ابزار
قیمت گذاری دم کبوتر
مدیریت و اجرای پروژه
5. سرو
Jira (توسط Atlassian) یک ابزار مدیریت پروژه و پیگیری مسائل است که به تیم ها کمک می کند تا کار را در هر بخش برنامه ریزی و مدیریت کنند.
بسیاری از تیم های محصول رابطه پیچیده ای با Jira دارند. آنها دائماً از آن شکایت دارند، اما هر روز به آن وابسته هستند.
این پارادوکس وجود دارد زیرا جیرا یک مشکل اساسی را حل می کند: کار پیچیده نیاز به ساختار دارد، اما ساختار اغلب شبیه بوروکراسی است.
Jira نه تنها ایدههای بزرگ را به وظایف قابل مدیریت تبدیل میکند، بلکه حتی کار را در چندین نما مانند تابلوها، فهرستها، جدول زمانی و تقویمها تجسم میکند.
این تیم ها را به هم متصل می کند که معمولاً در جهان های جداگانه کار می کنند. طراحان شما در Figma، توسعه دهندگان در GitHub و تیم پشتیبانی در Zendesk همگی می توانند از طریق ادغام های Jira هماهنگ باشند.
بهعلاوه، Jira بینشهای بیدرنگ ارائه میکند که به شما در تصحیح دوره کمک میکند.
دلیلی وجود دارد که توسعه دهندگان رابطه عشق و نفرت با Jira دارند. نظم را تحمیل می کند و افراد خلاق اغلب در برابر نظم مقاومت می کنند. اما بدون ساختار، محصولات پیچیده به سادگی ارسال نمی شوند.
"ذینفعان نمی دانستند چه چیزی را از دست می دهند تا زمانی که آنها را به جیرا کشاندیم، آنها را با سایر سهامداران مرتبط کردیم و راه هایی را برای بهینه سازی فرآیندهای بازبینی به آنها نشان دادیم." می گوید: امیلی نواک، مدیر محصول در Rivian.
برخلاف Dovetail و UserTesting، Jira در مورد کشف نیست. در مورد تحویل است. پاسخ می دهد "چگونه می خواهیم این را بسازیم؟" به جای اینکه «چه چیزی بسازیم؟»
ویژگی های جیرا
- چندین گزینه تجسم کار (تخته ها، لیست ها، جدول زمانی، تقویم)
- گردش کار قابل تنظیم که با فرآیندهای واقعی تیم شما مطابقت دارد
- اکوسیستم ادغام غنی با بیش از 1000 برنامه و ابزار
- گزارش داخلی و بینش
- قوانین اتوماسیون که کارهای تکراری را حذف می کند
- مدیریت وابستگی بین تیمی
- ردیابی هدف مطابق با اهداف شرکت
قیمت جیرا
6. دوشنبه
Monday.com یک پلت فرم مدیریت کار است که به تیم ها اجازه می دهد پروژه ها را با استفاده از بردهای قابل تنظیم، اتوماسیون و هوش مصنوعی تجسم و مدیریت کنند.
بینش اصلی پشت دوشنبه این است که تیم های مختلف متفاوت کار می کنند، و این اشکالی ندارد. طراحان مانند مهندسانی که مانند بازاریابان فکر نمی کنند فکر نمی کنند.
به جای یک رویکرد یکسان برای همه، دوشنبه تجسم های کاری متعددی ارائه می دهد. من در مورد تابلوها، لیست ها، جدول زمانی و تقویم ها صحبت می کنم.
این تفاوت اساسی با رویکرد جیرا دارد. Jira با فرآیندهای توسعه نرم افزار شروع می شود و به بیرون گسترش می یابد. دوشنبه با یک بوم خالی شروع می شود و به شما امکان می دهد هر آنچه را که نیاز دارید بسازید.
قدرت واقعی زمانی نمایان می شود که تیم ها نیاز به همکاری داشته باشند.
در حالی که مهندسی از برد Kanban استفاده میکند، بازاریابی میتواند نمای تقویم را ببیند، اما همه آنها به همان دادههای اساسی نگاه میکنند.
اکوسیستم ادغام دوشنبه با بیش از 200 ابزار از جمله Slack، Gmail، و تیم های مایکروسافت گسترده است.
جالب ترین مسیر جدید برای دوشنبه، عملکرد هوش مصنوعی آنها است. آنها روی سه رویکرد کار می کنند:
- «بلوکهای هوش مصنوعی» که قابلیتهایی مانند دستهبندی و خلاصهسازی را به گردش کار اضافه میکنند
- "پاور آپ" که با چالش های خاصی مانند مدیریت ریسک مقابله می کند
- «کارگران دیجیتالی» که به عنوان متخصصان هوش مصنوعی در مشاغل خاص عمل می کنند
شناسایی ریسک هوش مصنوعی به ویژه برای تیم های محصول مرتبط است. به طور مداوم پروژه ها را رصد می کند تا مسائل بالقوه را قبل از تبدیل شدن به مشکل شناسایی کند.
ویژگی های Monday.com
- تجسم های متعدد تا هر تیم داده ها را به روش خود ببیند
- نمودارهای گانت برای مشاهده فوری در جدول زمانی پروژه و وابستگی ها
- ردیابی خط پایه برای مقایسه برنامه های برنامه ریزی شده با برنامه های واقعی
- نقاط عطف برای علامت گذاری و ردیابی پست های بازرسی مهم
- ردیابی زمان برای بهبود برآورد پروژه های آینده
- داشبوردهای قابل تنظیم که داده ها را در پروژه ها جمع می کند
- اتوماسیون برای حذف کارهای تکراری
- 200+ ادغام از جمله Slack، Gmail، و Microsoft Teams
- شناسایی ریسک مبتنی بر هوش مصنوعی برای شناسایی مشکلات قبل از وقوع
قیمت Monday.com
تجزیه و تحلیل محصول
7. دامنه
Amplitude یک پلت فرم تجزیه و تحلیل دیجیتال است که به تیم های محصول کمک می کند تا رفتار کاربر را درک کنند و محصولات را بدون حدس و گمان بهینه کنند.
Amplitude دقیقاً به شما نشان می دهد که کاربران در محصول شما چه کاری انجام می دهند، نه آنچه آنها می گویند انجام می دهند، که اغلب بسیار متفاوت است.
هر کلیک، کشیدن انگشت و اسکرول را با یک خط کد ردیابی می کند.
چیزی که Amplitude را از تجزیه و تحلیل اولیه متمایز می کند، تمرکز آن بر رفتار است، نه فقط بازدید از صفحه. دنباله ها و الگوها را به شما نشان می دهد. شما می توانید کل سفرهای کاربر، نه فقط رویدادهای مجزا را ببینید.
الکساندر استاتنیکوف، جنرال موتورز در Square، آن را مستقیماً بیان می کند:
«بینشهای لحظهای عمیق و سازگاری Amplitude به ما کمک میکند نیازهای متغیر مشتری را ردیابی کنیم و تجربه فروشنده خود را بهینه کنیم.»
عملکرد اصلی Amplitude به سه بخش تقسیم می شود:
ابتدا داده ها را از تعاملات کاربر جمع آوری می کند.
دوم، این داده ها را به روشی که افراد غیر فنی می توانند درک کنند، تجسم می کند.
سوم، به شما امکان می دهد مستقیماً از طریق آزمایش بر روی بینش ها عمل کنید.
ویژگی Session Replay شایسته اشاره ویژه است. به جای اینکه ببینید کاربران صفحه پرداخت شما را رها کرده اند، می توانید دقیقاً جایی که گیج شده اند را تماشا کنید.
یکپارچگی نقطه قوت دیگری است.
Amplitude با ابزارهای بازاریابی، انبارهای داده و پلتفرم های آزمایشی شما ارتباط برقرار می کند. این مهم است زیرا بینش های مجزا تقریباً بی ارزش هستند.
همچنین در مقیاس ساخته شده است. برخلاف ابزارهای تحلیلی سادهتر که بسیاری از تیمها با آن شروع میکنند، وقتی میلیونها رویداد روزانه را انجام میدهید، Amplitude از بین نمیرود.
ویژگی های دامنه
- تجزیه و تحلیل محصول که الگوهای رفتاری کاربر و قیف ها را ردیابی می کند
- Session Replay برای تجسم نحوه تعامل کاربران با محصول شما
- بستر آزمایشی برای آزمایش فرضیه ها بدون ابزار جداگانه
- ویژگی های فعال سازی که تجربیات را بر اساس رفتار شخصی سازی می کند
- حاکمیت داده برای اطمینان از قابل اعتماد بودن اطلاعات
- اتوماسیون هوش مصنوعی برای شناسایی الگوهایی که انسان ممکن است از دست بدهد
- قابلیتهای بومی انبار که مستقیماً با دادههای موجود شما کار میکنند
قیمت گذاری دامنه
8. Mixpanel
Mixpanel یک پلت فرم تجزیه و تحلیل سلف سرویس است که داده های رفتار کاربر را به بینش های فوری و عملی تبدیل می کند.
رویکرد Mixpanel بر دموکراتیک کردن داده ها متمرکز است.
گردش کار تجزیه و تحلیل معمولی به شرح زیر است:
سوال ← پرسش SQL ← منتظر تیم داده ← دریافت پاسخ ناقص ← تکرار.
این چرخه حرکت را از بین می برد.
Mixpanel با حذف واسطه این حلقه را می شکند. هر کسی میتواند بدون دانستن SQL یا انتظار تحلیلگران، مستقیماً پاسخها را دریافت کند. این چرخه تصمیم گیری را از روز به دقیقه سرعت می بخشد.
Mixpanel داده ها را از چندین منبع یکسان می کند. انبار، SDK ها و پلتفرم های داده مشتری شما همگی به یک سیستم وارد می شوند.
سپس یک رابط بصری فراهم می کند که در آن هر کسی می تواند داده ها را از طریق یک رابط کاربری تعاملی کاوش کند. شما از طریق جداول حفاری نمی کنید. شما سؤال می کنید و پاسخ های تصویری دریافت می کنید.
در نهایت، بینش های کمی و کیفی را از طریق پخش مجدد جلسه به هم متصل می کند. این ویژگی به شما این امکان را می دهد که در واقع شاهد مبارزه کاربران با محصول شما باشید، به جای اینکه فقط ببینید که آن را رها کرده اند.
چیزی که من در مورد Mixpanel جالب تر می دانم تمرکز آن بر معیارهای "چرا" تغییر است.
برای شناسایی الگوهای پنهان می توانید هر روندی را بر اساس رفتار، جمعیت شناسی یا نوع حساب تجزیه کنید.
دیگران به شما می گویند ترافیک افزایش یافته است. Mixpanel به شما می گوید که افزایش یافته است زیرا کمپین توییتر شما 30 طراح را از اروپا آورده است.
مقایسه با Amplitude آموزنده است. دامنه در ردیابی رفتار پیچیده و نقشه برداری سفر برتری دارد. Mixpanel پاسخ های فوری و دسترسی در سطح تیم را در اولویت قرار می دهد.
ویژگی های Mixpanel
- تجزیه و تحلیل Self-serve بدون نیاز به SQL
- پردازش داده ها در زمان واقعی
- پخش مجدد جلسه برای مشاهده رفتار واقعی کاربر
- اتصال مستقیم انبار برای داده های قابل اعتماد
- ادغام SDK برای هر محصول دیجیتال
- سازگاری با پلت فرم داده های مشتری
- اندازه گیری تاثیر برای تغییرات محصول و کمپین ها
- تجزیه و تحلیل قیف برای شناسایی گلوگاه های تبدیل
قیمت گذاری میکس پنل
همکاری و مستندسازی
9. ایده
Notion یک فضای کاری است که یادداشت ها، اسناد، پایگاه های داده و مدیریت پروژه در یک پلت فرم قابل تنظیم
تیم های محصول از Notion به دو صورت استفاده می کنند.
بسیاری از آن به عنوان یک سیستم عامل برای کار خود استفاده می کنند. الزامات محصول، طرحهای اسپرینت، تحقیقات کاربر و نقشههای راه همه در صفحات به هم پیوسته زندگی میکنند.
برخی دیگر از آن به عنوان یک مرکز مرکزی استفاده می کنند که به ابزارهای تخصصی متصل می شود.
طرحهای Figma، بلیطهای Jira و داشبوردهای Amplitude همگی میتوانند مستقیماً در اسناد شما جاسازی شوند.
این مشکل «صندلی چرخشی» را که در آن دائماً بین برنامهها پرش میکنید، حل میکند.
سیستم بلوک Notion قدرتمند است.
هر قسمت از محتوا یک بلوک است که می تواند جابجا شود، تودرتو یا تبدیل شود. نقطه گلوله می تواند تبدیل به یک ضامن شود. یک ضامن می تواند شامل یک جدول باشد. یک سلول جدول می تواند حاوی یک سند جاسازی شده باشد.
این امر باعث می شود که Notion برای اسناد پیچیده ای مانند PRD خوب باشد. میتوانید با یک خلاصه سطح بالا شروع کنید، سپس جزئیات را زیر ضامنها قرار دهید تا ذینفعان غرق نشوند.
ویژگی های هوش مصنوعی جدیدتر اما امیدوارکننده هستند.
"Notion AI" می تواند محتوا را پیش نویس کند، اسناد را خلاصه کند و موارد اقدام را از یادداشت های جلسه استخراج کند. این کامل نیست، اما خستگی اسناد را از بین می برد.
بن مالارتیک، یک مدیر محصول در Privateaser، آن را اینگونه بیان می کند:
"با توجه به پیچیدگی کاری که انجام میدهیم، ایده زندگی ما را نجات داد. تکرار زیادی وجود داشت و هیچ منبع واحدی از حقیقت وجود نداشت."
ویژگی های مفهومی
- فضای کاری کاملاً قابل تنظیم با بلوک های سازنده برای هر نوع محتوا
- پایگاه های داده متصل که می توانند به صورت تابلو، جداول، تقویم یا لیست مشاهده شوند
- الگوهایی برای الزامات محصول، نقشه راه، یادداشت های جلسه و موارد دیگر
- دستیار هوش مصنوعی برای تهیه پیش نویس، خلاصه کردن و استخراج بینش
- جاسازیهای غنی برای Figma، Jira، Google Docs و بیش از 50 ابزار دیگر
- همکاری با نظرات، اشارهها و ویرایشهای پیشنهادی
- مدیریت دانش با جستجوی قدرتمند و صفحات به هم پیوسته
مفهوم قیمت گذاری
10. صورتای
Coda یک فضای کاری همهجانبه است که اسناد، صفحات گسترده و برنامهها را در یک پلتفرم ترکیب میکند.
در اینجا چیزی است که آن را با Notion متفاوت می کند، که ما در مورد آن صحبت کردیم: Notion در درجه اول استعاره سند را با قابلیت های پایگاه داده گسترش می دهد.
Coda با این فرض شروع می شود که اسناد، صفحات گسترده و برنامه ها باید یکسان باشند.
این تمایز تا زمانی که از آن استفاده نکنید انتزاعی به نظر می رسد. بعد معلوم میشه
در Coda، میزها به طور یکپارچه با یکدیگر صحبت می کنند. وقتی وضعیتی را در یک نما به روز می کنید، در همه جا به روز می شود.
رویکرد بلوک ساختمان فراتر از Notion است.
هر عنصری می تواند حاوی فرمول ها، دکمه ها یا اتوماسیون باشد. این بدان معناست که مدیران محصول غیر فنی می توانند بدون توسعه دهندگان، گردش کار بسیار قدرتمندی ایجاد کنند.
"Coda دو ابزار SaaS را با چندین ابزار اضافی جایگزین کرده است که برای بررسی قرار گرفته اند. این به معنای واقعی کلمه هزینه خود را پرداخت کرده است." می گوید: رون هانامعاون عملیات فناوری در Oportun.
قابلیت های هوش مصنوعی به ویژه برای مدیران محصول جالب است. هوش مصنوعی Coda فقط به نوشتن کمک نمی کند. می تواند جلسات را خلاصه کند، آیتم های اقدام را استخراج کند و جداول را از داده های پراکنده تولید کند.
و با بیش از 600 اتصال به ابزارهایی مانند Jira، Figma و Slack، Coda می تواند به عنوان سیستم عصبی مرکزی برای عملیات محصول شما عمل کند.
ویژگی های Coda
- اسناد، صفحات گسترده و برنامه ها را در یک فضای کاری ترکیب می کند
- جداول که در همه نماها به طور خودکار به روز می شوند
- قابلیت های برنامه مانند بدون کدنویسی
- دستیار هوش مصنوعی برای ایجاد محتوا و خلاصه سازی داده ها
- بیش از 600 ادغام با ابزارهایی مانند Jira، Figma و Slack
- ویژگی های همکاری در زمان واقعی
- قالب های قابل تنظیم برای نقشه های راه، OKR و PRD
قیمت گذاری کدا
نمونه سازی و طراحی
11. فیگما
Figma یک پلتفرم طراحی مشترک است که طراحی، نمونه سازی، و جریان های کاری توسعه را در یک ابزار مبتنی بر مرورگر قرار می دهد.
در شرکت های واقعی، طراحی یک گفتگو است. ایده ها از طریق بازخورد تکامل می یابند. تصمیمات به صورت مشترک اتفاق می افتد. و پیاده سازی ها هرگز کاملاً با مشخصات اصلی مطابقت ندارند.
فیگما این واقعیت را تشخیص داد و چیزی متفاوت ساخت.
جنبه چندنفره مشکلی را حل می کند که چندین دهه است که تیم های محصول را درگیر خود کرده است. طراحان، PM ها و مهندسان در یک فضا زندگی می کنند اما به زبان های مختلف صحبت می کنند.
Figma یک محیط مشترک ایجاد می کند که در آن این مکالمات می توانند مستقیماً روی طرح انجام شوند.
"من کاملا عاشق Figma هستم! کارایی آن بی نظیر است، و توانایی ذخیره سبک ها و پروژه ها به صورت آنلاین، گردش کار من را به یک تجربه یکپارچه و مشترک تبدیل کرده است." گزارش یک کاربر.
ممکن است فکر کنید که یک همکاری بلادرنگ بی نظم خواهد بود. اما Figma با کامنتگذاری، نسخهسازی و شاخهبندی به خوبی از پس این موضوع برمیآید. می توانید تغییرات طراحی وحشی را بدون به هم ریختن فایل اصلی کاوش کنید.
ویژگی های نمونه سازی به ویژه برای مدیران محصول مرتبط است. شما می توانید جریان های تعاملی را بدون نوشتن کد ایجاد کنید.
این به این معنی است که میتوانید ایدهها را قبل از سرمایهگذاری در منابع مهندسی تأیید کنید - اصلی که هم روششناسی ناب و هم روشهای شغلی باید بر آن تاکید دارند.
قابلیت های جدیدتر هوش مصنوعی آنها قابل ذکر است. میتواند لایهها را تغییر نام دهد، محتوای مکاننما تولید کند و حتی طرحهای استاتیک را با یک کلیک به نمونههای اولیه تبدیل کند.
ویژگی Dev Mode به طور مستقیم به مشکل انتقال طراحی به توسعه می پردازد که اصطکاک زیادی را در تیم های محصول ایجاد می کند.
این یک فضای اختصاصی با حاشیه نویسی، اندازه گیری، و قطعه کد است که به مهندسان کمک می کند تا طرح ها را با دقت اجرا کنند.
ویژگی های Figma
- محیط طراحی مشترک با ویرایش همزمان چند نفره
- ابزارهای نمونه سازی که تجربیات تعاملی را بدون کد ایجاد می کنند
- ویژگی های هوش مصنوعی برای کارهای خسته کننده مانند تغییر نام لایه ها
- Dev Mode برای بهبود انتقال طراحی به توسعه
- تاریخچه نسخه و انشعاب برای کاوش ایمن
- اسلایدهایی برای ایجاد ارائه از طرح ها
- FigJam برای طراحی و ایده پردازی مشترک
قیمت گذاری فیگما
12. میرو
Miro یک فضای کاری مشترک مبتنی بر هوش مصنوعی است که ایده های پراکنده را از طریق یک محیط بوم انعطاف پذیر به نتایج ملموس تبدیل می کند.
بوم هوشمند Miro فوق العاده است.
این فضایی است که در آن هر چیزی میتواند با هم وجود داشته باشد - قابهای سیمی، نقشههای راه، سفرهای کاربر و طرحهای سرعتی که همگی در یک محیط بصری به هم متصل هستند.
Miro قدرتمند است زیرا شکاف بین هرج و مرج خلاقانه و تحویل ساخت یافته را پر می کند. تیم شما میتواند با طوفان فکری آزاد شروع کند و سپس آن ایدهها را مستقیماً به نمونههای اولیه، خلاصهها و طرحها بدون تغییر ابزار تبدیل کند.
«داشتن این قابلیتهای جدید هوش مصنوعی و اتصال با پلتفرمهایی مانند Google Docs و Jira، روند تحویل را به شدت تسریع میکند.» می گوید: کلاید دسوزا، مهندس ارشد نرم افزار در Xero.
ویژگی های هوش مصنوعی هیجان انگیز هستند.
Miro AI زمینه را از روی بوم شما درک می کند. شما عناصری را که قبلا ایجاد کردهاید انتخاب میکنید و هوش مصنوعی بر روی آنها ساخته میشود. این بسیار متفاوت از تایپ دستورات در یک فیلد متنی خالی است.
Sidekicks هوش مصنوعی Miro بهعنوان اعضای تیم مجازی با تخصص تخصصی عمل میکند - رهبران محصولی که استراتژی شما را بررسی میکنند، مربیان چابک که مراحل بعدی را پس از بررسیهای گذشته پیشنهاد میکنند، یا کارشناسان بازاریابی که برنامههای راهاندازی را اصلاح میکنند.
در حالی که Figma در همکاری طراحی و نمونه سازی برتر است، Miro در سطح بالاتری از انتزاع عمل می کند. Figma جایی است که پیکسل ها را کامل می کنید. Miro جایی است که شما آن پیکسل ها را به استراتژی تجاری متصل می کنید.
ویژگی های Miro
- بوم هوشمند برای ایده پردازی و برنامه ریزی مشترک
- ابزارهای هوش مصنوعی که طوفان فکری را به خروجی های ساختاریافته تبدیل می کند
- AI Sidekicks تخصص تخصصی حوزه را ارائه می دهد
- 160+ ادغام از جمله Jira، Figma، و Google Workspace
- الگوهایی برای خلاصه محصول، سفرهای کاربر، و برنامه ریزی سرعت
- ابزارهای تعاملی برای فعالیت های تیمی مانند رای گیری و تخمین
- ارتباط تصویری و صوتی مستقیماً در بردها ساخته شده است
قیمت گذاری Miro
نتیجه
ابزارها مدیریت محصول خراب را اصلاح نمی کنند. اما مردم هم همینطور.
آنچه مدیریت محصول را اصلاح می کند، ترکیبی از ابزارهای مناسب، روش شناسی های مناسب و طرز فکر درست است.
هر سه باید با هم کار کنند.
ابزارها اهمیت دارند زیرا وضوح ایجاد می کنند. روش ها اهمیت دارند زیرا اصطکاک را کاهش می دهند.
اما ابزارهای بدون روش، تشریفات توخالی ایجاد می کنند. و روشهای بدون ابزار ناامیدی ایجاد میکنند.
پس از کجا باید شروع کرد؟
سعی نکنید همه چیز را به یکباره اجرا کنید. این یک دستور برای شکست است.
در عوض، بزرگترین نقطه درد خود را شناسایی کنید.
آیا درک مشتریان است؟
اولویت بندی ویژگی ها؟
تیم های هماهنگ کننده؟
اندازه گیری تاثیر؟
یک مشکل، یک روش و یک ابزار را انتخاب کنید. به آنها مسلط شوید. سپس گسترش دهید.
ابزارها و متدولوژی های این راهنما کمک خواهد کرد. اما تنها در صورتی که به آنها به عنوان وسیله ای برای رسیدن به هدف نزدیک شوید، نه خود هدف.
موفق باشید.