
فست فود غول مک دونالد نمونه ای کلاسیک از آن برندهایی است که با استراتژی های بازاریابی سنجیده و برنامه های بازی بلندمدت، کسب و کار خود را با موفقیت توسعه داده اند.
این یکی از بزرگترین زنجیرههای خردهفروشی است که به عنوان یک غرفه همبرگر شروع به کار کرد و اکنون در بیش از صد کشور خدمات میدهد و سالانه حدود 20 میلیارد دلار درآمد ایجاد میکند.
مک دونالد از چه تاکتیکی برای تبدیل یک رستوران کوچک به یک امپراتوری چند ملیتی استفاده کرد؟
چگونه چنین تصویر برند قدرتمندی ایجاد کرد؟
در این مقاله، من قصد دارم هشت استراتژی بازاریابی آن را برای کمک به شما در کشف اسرار تجاری آن به اشتراک بگذارم.
بیا شروع کنیم.
1. هویت برند
هویت برند مک دونالد یکی از عوامل کلیدی موفقیت جهانی آن است. این یکپارچه زنجیره خود را در سرتاسر جهان اجرا می کند زیرا مردم با آن آشنا هستند و از قبل می دانند که از آن چه انتظاری دارند.
این سطح از اعتماد و قابل اعتماد بودن نتیجه موقعیت برند استراتژیک و موضوع ثابت آن است.
مک دونالد تصویر خاصی را در ذهن مخاطبان خود ایجاد کرده است تا با آنها در سطح عمیق تری ارتباط برقرار کند. به عمد عناصر احساسی را در تبلیغات خود اضافه می کند تا خود را به عنوان یک برند خانواده محور قرار دهد.
به کپی رایتینگ و تبلیغات آن نگاه کنید.
از "من عاشقش هستم" شعار، طلسم متمایز آن، به بسته های محصول آن، همه بر شادی، سلیقه و اجتماع تاکید دارند.
موضوع ثابت آن در تمام برندهای آن هویت آن را بیشتر تقویت می کند.
مهم نیست که از کدام شعبه بازدید می کنید، طاق های طلایی متمایز، جعبه های قرمز و فضای دوستانه مشابهی را در تمام فرنچایزهای آن خواهید دید.
یکنواختی باعث می شود رستوران های آن قابل تشخیص باشند و حس راحتی را برای مخاطبان خود ایجاد کنند.
بردن
هویت برند شما چهره ای به شرکت شما می دهد. این شما را معتبر، معتبر و فراموش نشدنی می کند.
همچنین به شما امکان می دهد شخصی کردن خدمات شما و ارائه یک تجربه خرید منحصر به فرد به مشتریان خود.
2. استراتژی قیمت
بازار هدف اصلی مک دونالد از گروه های با درآمد متوسط تا پایین تشکیل شده است. از آنجایی که این بخش مشتری قدرت خرید پایینی دارد، تمایل دارند به سمت رستورانی که گزینه های ارزان تری ارائه می دهد، گرایش پیدا کنند.
در حالی که وعده های غذایی مک دونالد ارزان هستند، هر برند فست فود دیگری هم همینطور است.
پس چگونه مشتریان را جذب می کند؟
برای ساختن آنها از استراتژی های قیمت گذاری روانشناختی استفاده می کند ظاهر شدن حتی بیشتر دعوت کننده
اگر قصد دارید دفعه بعد به رستوران بروید، منوی کامل آن را بررسی کنید.
متوجه میشوید، مکدونالد تقریباً همیشه تخفیفهای ویژهای را برای مشتریان خود، صرف نظر از موقعیت، نمایش میدهد.
این تکنیک فروش با تخفیف بستهای است که همزمان با خرید آنی خود، اقلام کمتقاضا را افزایش میدهد.
بنابراین، هنگامی که مردم این گزینه را دارند که یک بیگ مک بخرند و به قیمت 5 دلار بنوشند یا یک غذای ترکیبی با سیب زمینی سرخ کرده به قیمت 6 دلار بخورند، به احتمال زیاد دومی را ترجیح می دهند.
یک ترفند روانشناختی دیگر نیز وجود دارد که مکدونالد در استراتژی قیمت خود از آن استفاده میکند.
اقلام خود را به جای اعداد کامل به اعشار درجه بندی می کند.
این روش مبتنی بر این ایده است که اگر به جای 3.90 دلار آن را بهعنوان 4 دلار برچسبگذاری کنید، مردم کالا را ارزان قیمت میدانند. در حالی که از نظر فنی، هرگز تفاوت زیادی بین این دو وجود ندارد، اما به همان اندازه کار می کند.
بردن
استراتژی قیمتگذاری روانشناختی واکنش احساسی خریداران بالقوه شما را برمیانگیزد و بر تصمیم خرید آنها تأثیر میگذارد.
می توانید از آن برای افزایش جذابیت محصول و جلب رضایت مشتری استفاده کنید.
3. Clear Value Proposition
یکی دیگر از مواردی که به مک دونالد کمک می کند تا فروش بیشتری کسب کند، ارزش پیشنهادی واضح آن است.
VP خلاصه ای از مزایایی است که محصول شما به خریداران ارائه می دهد. این به مخاطبان شما می گوید که چه چیزی شما را به گزینه بهتری تبدیل می کند و چرا باید شما را نسبت به رقیبتان انتخاب کند.
مک دونالد یکی از بسیاری است که فست فود با قیمت پایین و با کیفیت بالا ارائه می کند. برای افزایش ارزش محصول خود، در عوض بر قدرت خود تمرکز می کند - که راحتی و راحتی است.
با drive-thru، pick up، McDelivery و اپلیکیشن موبایل، مشتریان خود را آسانتر کرده تا سفارش خود را بدون انتظار در صف ثبت کنند. همچنین از خدمات شخص ثالث مانند Uber Eats و ویژگی تحویل رایگان برای تسهیل بیشتر خریداران استفاده می کند.
مک دونالد با سهولت سفارش، تعداد زیادی مشتری را جذب می کند و حجم بالایی از فروش را ایجاد می کند.
بردن
مردم فقط اقلامی را می خرند که به آنها ارزش می دهد. مزایایی که آنها از محصول شما به دست می آورند همان چیزی است که آنها را وادار می کند تا برای خرید بیشتر برگردند.
از آن به نفع خود استفاده کنید و یک پیشنهاد ارزش واضح ایجاد کنید. این به شما کمک می کند تا محصولات خود را برای مخاطبان خود جذاب تر کنید و آنها را به سمت برند خود بکشانید.
4. تجربه شخصی
مک دونالد بازار متنوعی را ارائه می دهد.
برای هدف قرار دادن هر بخش، چندین تبلیغ فروش را راهاندازی میکند که برای جذب افراد خاص طراحی شدهاند.
از خدمات Wi-Fi آن استفاده کنید.
برای جذب فارغ التحصیلان دانشگاه، وای فای رایگان در رستوران خود ارائه می دهد. دانشآموزان اغلب همبرگر مصرف میکنند و مکدونالدز با ارائه خدمات اینترنتی رایگان اطمینان حاصل میکند که هر بار از رستوران خود دیدن میکنند.
به طور مشابه، یک برنامه رایگان را برای افرادی که کار می کنند و برای صرفه جویی در وقت خود بیرون را ترجیح می دهند، ارائه می دهد.
این تکنیک های مناسب به مک دونالد اجازه می دهد تا بخش های مختلف بازار را هدف قرار دهد و خریداران خود را حفظ کند.
علاوه بر این، به آن کمک می کند تا بازارهای جدید را تصرف کند و روابط را تقویت کند. غذای شاد نمونه کلاسیک آن است.
برادران مک دونالد، در سال 1979، غذای شاد را در ابتدا برای بهبود تجربه خانوادگی و تعامل با بچه ها راه اندازی کردند.
بعداً به یکی از محبوب ترین محصولات تبدیل شد که بسیاری از آن زمان تاکنون سعی در تکرار آن داشته اند.
بردن
شخصی سازی به شما کمک می کند ترجیحات بازار هدف خود را درک کنید و استراتژی های خود را پیرامون آن طراحی کنید.
با آن، می توانید تجربه مشتری خود را در کوتاه مدت بهبود بخشید و روابط خود را در دراز مدت تقویت کنید.
5. استراتژی توزیع
مک دونالد در زندگی خود از دو استراتژی رشد استفاده کرده است که نقطه عطفی برای برند شد و آن را به جایگاه امروزی رساند.
یکی در حال معرفی یک غذای شاد همانطور که در بالا ذکر شد، و دیگری دنبال حق رای دادن بود.
فرانچایز اولین تصمیم موفقیت آمیز توسعه مک دونالد بود که باعث شروع رشد آن شد و نام تجاری خود را در خارج از قلمرو تجاری آن ایجاد کرد. این به مکدونالدز کمک کرد تا بازارهای متنوعی را تامین کند و راهاندازی خدمات سودآور مانند گزینه درب باز 24 ساعته را برایش آسانتر کرد.
خیلی خوب کار کرده است، تقریبا 93 درصد از رستوران های آن توسط فرنچایزرهای مستقل اداره می شوند امروز.
اکنون نه تنها بیشتر پول را از فرنچایزهای خود به دست می آورد، بلکه بینش عمیقی از مشتریان در مورد بازار هدف خارجی خود برای معرفی طعم های جدید جمع آوری می کند.
بردن
فرانچایز یک روش توزیع است که در آن شرکت ها حقوق فروش محصول را برای کاهش سود یا حق امتیاز به طرف دیگری اعطا می کنند. این آگاهی از برند شما را افزایش می دهد و به شما امکان می دهد به مناطقی برسید که معمولاً به دلیل منابع محدود نمی توانید به آنها دسترسی داشته باشید.
شرکت های بزرگ اغلب به همین دلیل به سمت فرانشیز می روند. با آن، می توانید کسب و کار خود را بدون متحمل شدن به خطراتی که معمولاً با گسترش همراه است، گسترش دهید.
6. هماهنگی با نیازهای مصرف کننده
مکدونالد 66 سال است که وجود داشته است و در طول آن، با چالشهایی که اغلب با تغییر روندها همراه است، مواجه بوده است. اما همیشه به دلیل آمادگی خود برای ارتقای استراتژی های خود برای پاسخگویی به تقاضاهای در حال تغییر مصرف کننده، از آن عقب نشینی کرده است.
به عنوان مثال، در اواسط دهه نود، زمانی که خدمات بیرون رفتن از خانه یک روند در حال ظهور بود، برادران مک دونالد رستوران خود را به گونهای طراحی کردند که در رستوران خود یک خودروی سواری را نیز شامل شود.
از آنجایی که پس از جنگ عادات مصرف را تغییر داد، بر خدمات سریع برای پذیرایی از مشتریانی که به وعده های غذایی فوری عادت داشتند تمرکز کرد.
هنگامی که روند قهوه شکوفا شد، McCafe را راه اندازی کرد تا بازار جدیدی را هدف قرار دهد.
هنگامی که مردم شروع به اتخاذ یک سبک زندگی سالم کردند، سالاد و منوی سالم را معرفی کرد.
مکدونالد در طول سالها، تغییرات متعددی را برای هماهنگی با نیازهای مصرفکنندهاش اعمال کرده است. از روندهای فعلی و جنبش های اجتماعی برای ارتباط با مشتریان بالقوه خود و تبدیل آنها به مشتریان پولی استفاده می کند.
این است که چگونه در اوج می ماند و موقعیت خود را حفظ می کند.
بردن
رفتار خرید مردم اغلب با روند تغییر می کند.
با همگام شدن با انتظارات آنها، می توانید اولویت مخاطبان خود را پیش بینی کنید و ایده جدیدی برای حفظ مشتریان خود ارائه دهید. این به شما کمک می کند تا در دوره گذار مقاومت کنید و تجارت خود را حفظ کنید.
7. منوی متنوع
مک دونالد آیتم های منوی خود را با موقعیت جغرافیایی و سلیقه مردم مطابقت می دهد.
خدماتی که در نیویورک ارائه میکند کاملاً متفاوت از آن چیزی است که فرنچایز سنگاپور به مشتریانش ارائه میدهد. حتی در داخل همان کشور، معاملات ویژه و منوی آن بسته به جایی که در آن قرار دارد متفاوت است.
میدونی چرا؟
تطبیق منوی غذا با طعم محلی به مک دونالد اجازه می دهد تا بازارهای متنوعی را ارائه دهد.
منوی همه کاره بخشی از استراتژی جهانی سازی آن است که شامل ارائه محصولات استاندارد و اقلام اضافی برای جلب توجه مشتریان محلی است. مک دونالد از طریق آن تجربه ای ثابت در سراسر جهان ارائه می دهد و در عین حال مردم محلی را به خود جذب می کند.
هدف دیگری نیز دارد.
با ارائه منوهای مختلف، حمایت عمومی خود را از تنوع فرهنگی برای تقویت وجهه جهانی خود اعلام می کند.
بردن
تطبیق استراتژی خود با سبک زندگی بازار هدف برای تضمین موفقیت در گسترش کسب و کار شما بسیار مهم است.
این به شما کمک می کند پیام برند واضحی را بدون تعبیر نادرست ترجیحات افراد یا اشتباهات فرهنگی ارائه دهید.
مک دونالد ارزش های برند خود را در سطح جهانی به اشتراک می گذارد، عمدتاً از طریق ویژگی های محصول خود. اما می توانید همین تاکتیک را در کمپین های دیجیتالی خود نیز تکرار کنید.
8. بازاریابی شفاف
مک دونالد به عنوان یک زنجیره فست فود، اغلب با مناقشاتی مواجه می شود که توسط جوامع محیطی، شرکت های رقیب و مشتریان ناراضی برانگیخته می شود.
و هر بار که شایعه ای منتشر می شود، چه واقعی و چه ساخته شده، به فروش آن ضربه منفی می زند.
برای حفظ حسن نیت، بر شفافیت کسب و کار تمرکز می کند و به صورت دوره ای کمپین های آگاهی را اجرا می کند.
آن رسوایی مواد غذایی تاریخ مصرف گذشته در چین یک نمونه محبوب است. در سال 2014، زمانی که مک دونالدز به دلیل مشکوک شدن به عرضه گوشت های نامرغوب به زنجیره تامین آن، مورد انتقاد قرار گرفت.
این بحران چنان اثر موجی ایجاد کرد که به فروش آن در ژاپن، روسیه و سایر مناطق ضربه زد.
برای بازسازی تصویر خود، چندین کمپین آگاهیبخشی مانند #Goodtoknow و «غذای ما، سؤالات شما» را راهاندازی کرد تا منبع و پردازش محصولات خود را نشان دهد.
برنامه واقعیت مجازی Track My Macca آن نیز نمونه خوبی از نحوه استفاده از شفافیت تجاری برای رفع نگرانی های مردم در مورد محصولاتش است.
بردن
بازاریابی شفاف شامل انتشار عمدی اطلاعات داخلی شرکت شما برای عموم است.
با نشان دادن شما به عنوان یک برند اصیل و قابل اعتماد، شهرت شما را بهبود می بخشد.
تقریبا 85 درصد از مردم وفادار خواهند ماند اگر در ارتباطات خود باز هستید و به نگرانیهای عمومی پاسخ میدهید، در هنگام بحران به شما میگوید.
نتیجه
اگر استراتژی بازاریابی مک دونالد را خلاصه کنم، می گویم کل مدل آن حول بیانیه ماموریتش می چرخد.تا لحظات لذت بخش را برای همه آسان کند.
در مورد آن فکر می کنم.
چندین گزینه تحویل را برای ارائه خدمات سریع ارائه می دهد.
دارای حق امتیاز برای پاسخگویی به خواسته های مصرف کننده است. برندسازی ثابت و چیدمان رستوران تمیز را به اشتراک می گذارد تا مردم راحت باشند.
هر نقطه تماسی که در خود ایجاد می کند قیف بازاریابی بر دستیابی به ماموریت شرکت خود متمرکز است.
این راز موفقیت عظیم مک دونالد است.